هانیه وهابی - روایت «شیرشاه» یا با نام کهنتر آن «شیر و خرگوشان» که علاوه بر «کلیله و دمنه» در مثنوی مولوی هم آمده است، همیشه یکی از گیراترین داستانها برای گروههای سنی گوناگون بهویژه کودکان بوده است.
در سهگانهای که کار مشترک محمدهادی محمدی و امیر شعبانیپور است، این بار بهسوی بازآفرینی نوشتاری و تصویری این روایت رفتهاند.
چکیده داستان چنین است:
شیرشاه که در جنگل فرمانروای مطلق است، همواره جانوران را برای خوراک خود میدرد و چنان ترسی در دل این جانوران افتاده است که شب و روز بیخواباند تا اینکه گروهی از این جانوران میترسند و روحیهباخته، تصمیم میگیرند برای ادامهی زندگی با ترس کمتر بهنوبت بروند و خوراک شیر شوند تا اینکه هر روز منتظر دریده شدن ناگهانی باشند.
روایت رفتن و خوراک شیر شدن ادامه دارد تا نوبت به خرگوشان میرسد اما میان خرگوشان، خرگوشی دانا زیر بار این ستم نمیرود و میگوید باید از هوش خود بهره ببریم و به این ستمگری پایان ببخشیم.
در نهایت، با تدبیر خرگوش دانا، شیر فریب میخورد و برای نبرد با شیری دیگر که در حقیقت تصویر خود همان شیر در آب چاه است، خود را در چاه سرنگون میکند و آزادی به جنگل بازمیگردد.